تاليفات و ترجمه هاي دكتر جوان رودي

بيماري هاي اخطار كردني گروه A

بیماری تب برفکی

Foot-and-mouth disease(FMD)

Aphtae epizooticae

                     

تعریف:

بیماری تب برفکی یک از شایع ترین ناخوشی های به شدت مسری حاد و گاهی کشنده در حیوانات زوج سمی  شامل گاو، گاومیش ، گوسفند ، بز ، خوک و همچنین بز گوهی ،گاومیش گوهان دار و دیگر اعضای وحش گاوسانان و آهوی گوهی با عامل ویروسی(چندین نوع گروه سرمی) است ،بیماری با بروز تب وضایعات  تاولی  پاره شونده بر روی زبان و لب ها ، در دهان ، پستان و مابین سم مشخص می گردد. بیشتر مبتلایان بهبود می یابند ولی بیماری موجب تضعیف دام می شود .  بیماری قابلیت بالائی در بروز خصارات اقتصادی داشته بطوریکه تجارت دامی و محصولات دامی را متزلزل می سازد . اهمیت اقتصادی وبشدت مسری بودن بیماری از دلایل اصلی تاسیس OIE  و تدوین سیاهه ای از کشورها ومناطق عاری از بیماری است .

تاریخچه بیماری:

            

بیماری تب برفکی پیشینه ای طولانی داشته و به اسناد مربوط به گزارش های بیماری توسط راهبی نام هیرونیموس فراکاستوریوس باز می گردد ، کسی که در سال 1546 یک همه گیری گاوی پدیدار شده در ورونای ایتالیا مورد توصیف قرار داده . در طی قرن های بعد بیماری بعنوان یک خطر و تهدیدی ماندگار برای صنعت گاوداری بدل شد  .بیماری از قرن شانزدهم بعنوان یک ناخوشی حائز اهمیت همه گیری تهیدکننده صنعت گاوداری شناخته شده و در اواخر قرن نوزدهم لوفلر و فروش نشان دادند که بیماری توسط عامل صافی گذر تحت ریزبینی که کوچکتر از هر نوع باکتری شناخته شده ای است، ایجاد می گردد . بنا براین عامل بیماری اولین ویروس مربوط به مهره داران است که شناخته شده ، به فوریت پس از این یافته ویروس موزائیک تنباکوی گیاهی کشف گردید . تا سال 1920 که الگوی دامی مناسبی برای مطالعه ویروس تب برفکی توسط والدمن و پیپ تدوین گردید (با استفاده از خوکچه های هندی) راهکاری وجودنداشت ، بعدها سامانه های کشت یاخته ای گسترش یافته ، ویژگی های فیزیکی و شیمیایی ویروس فوق درطی قرن بیستم مشخص گردید و در سال 1989 با توصیف کامل ساختار سه بعدی ویشه ویروسی به اوج خود رسید . بیماری در آمریکا (1884) ، انگلستان(1910) ، کالیفرنیا (1924) ، آفریقای جنوبی (2000)  گزارش شده. یک هم گیری جدی از بیماری به سال2001 در انگلستان بامنشاء آسیایی پدیدار گردید .

سبب شناسی :

     

عامل بیماری ویروس فاقد پوششی با ژنوم RNA تک رشته ای و قطبیت مثبت[1] در شکل یک منشور بیست وجهی با ابعاد 25تا30 نانومتری است که متعلق به خانواده پیکورناویریده[2] و جنس آفت ویروسها[3] می باشد . پوسته بیست وجهی متقارن این ویروس متشکل از 60 واحد مشابه می باشد که خود از 4 نوع پروتئین ساختاری (VP1,VP2,VP3,VP4) تشکیل یافته  است . ویروس دارای سه نژاد[4] اصلی A,O,C بوده که هر کدام از نژاد های فوق به لحاظ ایمنی زائی و سرم شناسی دارای گروه های سرمی با حدت ویروسی متفاوتی هستند . علاوه بر نژاد های یاد شده سه نژاد دیگر نیز در آفریقا (SAT1,SAT2,SAT3) و یک نژاد نیز از خاور دور (ASIA-1)  تعین گردیده. به نظر می رسد که ویروس قابلیت نامحدودی در روند جهش ژنی داشته بطوری که زیرنوع های(گروه های سرمی) جدیدی با تفاوت های پادگنی متفاوت بطور مستمر در حال پیدایش است . از این رو برنامه های مایه کوبی همواره با مشکل بروز تفاوتهای گسترده در ویژگی های پادگنی گروه های سرمی مواجه می باشند . همچنین این رخداد موجب پیدایش زیر گروه های ویروسی با حدت های متفاوتی می شود .علاوه بر این ممکن است نژاد های  زیست گروهی[5] نیز که در گونه های خاصی سازگار ی یافته اند  دیده شوند که این زیست گروه ها در گونه های دیگر به دشواری بیماری زا هستند . از این رو نژاد های ویروسی وجود دارند که حدت بیماری زائی آنها در خوک ، برخی از گاومیش ها و حتی برخی از گاوها ملحوظ است .  از میان سه نژاد مطرح (A,O,C) نوع O در بیشتر موارد و نوع C در کمترین موارد عامل بروز یبماری است . همچنین مابین این نژادها و تحت نژادها هیچ گونه ایمنیت متقاطعی [6] موجود نیست .به این دلیل  حصول ایمنی در مقابل یک گونه ویرسی  هیچ نوع ایمنیتی را در برابر سایر گونه های ویروسی ایجادنمی کند .

 

همه گیرشناسی:

  ویروس تب برفکی در مقابل عوامل  تاثیرگذار محیطی شامل ترکیبات ضد عفونی کننده عمومی و روش های نگهداری معمول گوشت مقاوم می باشد ویروس می تواند تا بیش از یک سال در جایگاه آلوده ، برای 10 تا 12 هفته در پوشاک و خوراک دامی و تا یک ماه در موها دوام آورد . ویروس مخصوصاً نسبت به تغییرات PH فراتر از حد خنثی حساس می باشد(در PH کمتر از 5/6 و بیشتر از 11 غیرفعال است) ، از این رو ویروس را در تحت شرایط خنثی اسیدی می توان در غدد لنفاوی و مغز استخوان  زنده یافت اما با بروز شرایط اسیدی در موارد جمود نعشی  ویروس موجود در عضلات نابود می گردد . نور خورشید به سرعت ویروس را تخریب می کند ولی این امکان وجود دارد که ویروس مدت مدیدی  در چراگاه وقتی که دمای محیطی پائین است فعال بماند .اساساً بسته به شرایط دمائی و PH محیطی ویروس می تواند تا یک ماه بطور فعال در علوفه و محیط آلوده شده زنده بماند  .درصورت جدا بودن ویروس از بافت های آلوده با جوشاندن می توان بطور موثری ویروس را نابود کرد اما بایستی توجه داشت که انجام اتوکلاو در تحت فشار مطمعن ترین شیوه ضدعفونی حرارتی به شمار می آید . ویروس تب برفکی می تواند حداقل یک ماه بطور فعال در مایع منی منجمد شده دوام آورد (79- درجه سانتی گراد). در حالت کلی ویروس نسبت به حرارت حساس و نسبت به سرما مقاوم است . پایداری ویروس در دماهای پائین افزایش می یابد بطوری که در مغز استخوان و غدد لنفاوی منجمد شده زنده می ماند . ویروس بطور خشک شده فعال ماند و ممکن است روزها تا هفته ها در مواد آلی تحت رطوبت و سرما دوام آورد . ویروس بروی سطوح خشک در اثر اشعه ماوراء بنفش (UV) غیر فعال می گردد. غالب ترکیبات ضد عفونی کننده بر ویروس بی تاثیر هستند اما هیدرواکسید سدیم ی فرمالین (1-2٪) یا کربنات سدیم (4٪) ویروس را در عرض چند دقیقه نابود می کند . ویروس می تواند در شیر و محصولات شیری پاستوریزه در حرارت های معمول زنده بماند ولی با بکار گیری روش های حرارتی فراتر از حد معمول پاستوریزاسیون  می توان ویروس را غیر فعال نمود .

فیل ، جوجه تیغی ، آرمادیلو، خرس خاکستری، گاومیش کوهان دار ، سگ آبی ، گوزن،آهوی کوهی ، بز کوهی و بسیاری از جوندگان و نشخوار کنندگان وحشی به ویروس حساس بوده و ممکن است بعنوان مخاذن بیماری در طبیعت ایفای نقش نموده  و موجب آلودگی دامهای اهلی  شوند. همچنین،سگ ، گربه ، خرگوش ، چنچیلا(نوعی سنجاب)، موش ، خوکچه هندی و طیور به عفونت تجربی  حساس هستند ولی تصور نمی شود که در تحت شرایط طبیعی بیماری را بگیرند. بوفالوی آبی قابلیت آلودگی را داشته ولی ممکن است هیچ گونه نشانه ای از بیماری را بروزندهد . لاما و آلپاکا ممکن است ضایعات خفیفی از بیماری را نشان دهند ولی بطور کلی نسبت به بیماری مقاوم بوده و بیماری را به همنوعان خود منتقل نمی کنند .  در گاو میش ها می توان شیوع بالائی از بیماری را به همراه نشانه های بالینی مشاهده کرد ولی بروز بیماری درمقایسه با گاو ملایم تر می باشد. انتشار بیماری از این گونه دامی به دیگر دام های اهلی امکان پذیر است . بیماری در گاو مهم تر بوده ولی دیگر حیوانات اهلی  چون خوک، بز و گوسفند نیز تحت تاثیر بیماری قرار می گیرند. دفع ویروس از گاو ، خوک و گوسفند در غالب موارد پیش از ظهور نشانه های بالینی بیماری است .  اساساً دام هائی چون گاو ، گوسفند ، بز و گاومیش پس از بهبودی بعنوان ناقل بیماری(ناقل نقاهتی) عمل کرده و در همه گیری های پی در پی نقش مخازن بیماری را نیز دارند . طول مدتی زمانی  که دام بعنوان ناقل عمل می نماید متفاوت بوده و  بستگی به نوع دام و نژاد ویروس عامل دارد ، در میان دامهای عنوان شده بیشترین موارد مربوط به گاو بوده و پس از آن به ترتیب گوسفند و بز قرار می گیرند، خوک و شتر سانان هرگز بعنوان ناقل عمل نمی کنند . انجام مایه کوبی به خودی خود دام را به یک ناقل مبدل نمی سازد ، بلکه دام فوق بایستی در معرض ویروس تب برفکی واقع شده تا حالت ناقلیت را کسب نماید. با انجام مایه کوبی میزان ویروس تب برفکی در محیط کاهش یافته که خود این رخداد تقلیل جمعیت ناقلین را بدنبال دارد. انتقال ویروس از طریق ناقلین نقاهتی به حیوانات حساس عمدتاً بصورت غیر مستقیم بوده و احتمال انتقال مستقیم ناچیز است ، احتمال اینکه چنین ناقلی ذرات آلوده به ویروس را انتشار دهد در حد صفر است . همچنین این ناقلین نقاهتی در صورت مایه کوبی نیز به هیچ وجه سبب شیوع یک همه گیری نمی شوند .   در این میان گاو به دلیل تولید بیشتر ویروس در مقایسه با سایر دامها اصلی ترین منبع انتشار آلودگی است . برخی از نژادهای ویروسی در گونه های حیوانی خاصی عفونت زا هستند. اهمیت چنین دامهائی بیشتر بخاطر نقش آنها بعنوان ناقلین بیماری است که آلودگی را به گاو منتقل می نمایند . گوسفند و بز  ممکن است بصورت یک ناقل بیماری عمل نموده و تا 5 ماه با تکثیر اندک ولی پیوسته ویروس خصوصاً در ناحیه حلقی این نقش را ایفا نماید . همچنین بوفالوی آفریقائی قادر است تا 28 ماه (در برخی مراجع تا 5 سال ذکر شده) ویروس را در خود حفظ کرده و بعنوان یک ناقل عمل نماید .  دامهای جوان حساسیت بیشتری نسبت به بیماری دارند همچنین تفاوتهای توارثی را نیز می تواند در ابتلاء به بیماری مشاهده نمود. در مناطقی که بیماری بومی شده شیوع دوره ای  تب برفکی و نهایتاً فروکش نمودن آن  در جمعیت دامی را می تواند مشاهده کرد . رخداد فوق احتمالاً ناشی از حذف ایمنیت گله می باشد که در طی یک همه گیری به ناگاه از یک کانون کوچک آلودگی آغاز و گسترش می یابد. ایمنیت حاصل از آلودگی طبیعی به بیماری از یک سال تا حداکثر 4 سال متغییر می باشد . در خوک ها دوام این ایمنیت در حدود 30 هفته است . وقتی ترادف و توالی همه گیری ها به سرعت صورت می پزیرد احتمال دخیل بودن بیش از یک نژاد ویروسی در بروز بیماری مطرح است . همین توضیح را نیز می تواند در مواردی که گاوها تحت مایه کوبی مبتلا شده اند  عنوان نمود. بروز همه گیری در منطقه ای که بطور سالانه مایه کوبی در آن انجام شده معمولاً ناشی از ورود دامهای ناقل یا گوشت آلوده است . الگوی همه گیر شناسی بیماری به لحاظ نحوه آغاز و انتشار بیماری در یک منطقه متناسب است با تنوع جمعیت دامی موجود در آن منطقه . بعنوان مثال در بیشترهمه گیری های بوجود آمده در جهان ورود ویروس از طریق حمل گوشت گوسفند ومحصولات فرعی آلوده بوده (PH آنها بالاتر از 6 مانده) وآنگاه عفونت اولیه در خوک های منطقه با مصرف پس مانده های این گوشت های آلوده به تثبیت ویروس منجر شده که نهایتاً با انتشار هوابرد ویروس (استنشاق ذرات آلوده) همه گیری را در جمعیت گاوی منطقه پی ریزی نموده است .

انتشار منطقه ای بیماری در حالت کلی بصورت مستقیم یا غیر مستقیم , از طریق حاملین زنده یا غیرزنده و هوا برد (خصوصاً در نواحی معتدله) انجام پذیر است . در این انتشار  3 عامل مهم تاثیر گذار هستند ؛ کمیت(دوز آلودگی) ؛ طول دوره و روش های انتشار ویروس ٰ. راه های انتقال به دام حساس نیز شامل استنشاق  ذرات آلوده به ویروس و بلع غذای حاوی ویروس می باشد . ویروس وقتی که به شکل ذرات معلق هوائی پراکنده است می تواند بطور دراز مدت فعال بماند . سرعت وجهت انتشار باد از عوامل مهمی در تعین سرعت انتشاربیماری به شمار می روند . در خوک ها حساس ترین و ابتدائی ترین راه آلودگی بواسطه استنشاق ذرات آلوده به ویروس است که ویروس در ریه تکثیر می یابد ولی انتشار بیماری در گله  پس از تثبیت  اولیه ویروس از راه دهانی می باشد . خوک ها از اصلی ترین تولید کنندگان ذرات معلق آلوده به ویروس بشمار می روند، یعنی در مقام مقایسه نسبت به گاو و گوسفند خوک ها ذرات آلوده بیشتری را در هوا پخش می کنند .  در گاو اولین محل آلودگی و تکثیر متعاقب آن ناحیه حلق است ، در پی آن عفونت ویروسی در خون اشاعه یافته  و بسرعت در شیر ظاهر می گردد، حضور ویروس در بزاق دام پیش از ظهور تاول های مشخصه بیماری  قابل مشاهده است .اساساً قابلیت عفونت زائی ذرات معلق آلوده  و ضایعات بیماری برای دامهای مختلف متفاوت می باشد ، در مقام مقایسه بین گاو وخوک این قابلیت در گاو یک دامنه بیشتر از خوک می باشد و برای گاو و گوسفند  این توانمندی در گاو چندین دامنه بیشتر از گوسفند است .  تمامی ترشحات بدن دام شامل  ادرار ، شیر  ، مدفوع و مایع منی  ممکن است پیش از بروز نشانه های بالینی حاوی ویروس باشند  و مدت زمان کوتاهی پس از ظهور این نشانه ها  ناپدید می شود . در مجموع بیشترین قابلیت انتشار عفونت توسط دام بیمار در طی مرحله ای است که تاول ها دهانی و پا که حاوی بیشترین میزان ویروس بوده در حال تخلیه محتویات خود هستند . دام مبتلا تا 4 روز پس از پاره شدن تاول ها به شدت قابلیت انتقال بیماری را دارد ولی این امکان نیز وجود دارد که ویروس بر روی پوست و مو باقی بمانده ، احتمالاً در مواردی پس از بهبودی دام برخی از دامها ناقل بیماری شده و در یک دوره طولانی با انجام  پاساژهای بیناینی ویروس منشاء بروز یک همه گیری جدیدی گردند .در مورد گاو ،ناقلین در طی دوره نقاهت و یا  اگر مایه کوبیشده اند  پس از مواجهه با یک همه گیری جدید پدیدار می گردند. تا 50 درصد گاوها، گوسفندان و بزها می توانند  حالت ناقل را داشته ولی در خصوص خوک ها این امر صورت نمی گیرد . در مواردی که گوشت دام آلوده به سرعت منجمد می شود به دلیل تعلیق در روند جمود نعشی و عدم تغییر PH گوشت به سمت اسیدی  ، ویروس در تمامی بافت گوشت فعال باقی می ماند  ولی به هر حال در طی مرحله آب شدن گوشت یخ زده و شروع روندجمود نعشی محیط اسیدی شده و ویروس غیرفعال می شود ، همچنین بدلیل اندک بودن تولید اسید در اندام های احشائی ، مغز استخوان ، عروق خونی و غدد لنفاوی  امکان تداوم حیات ویروس بیشتر است. اشیای بی جان شامل  بستر  ، آخور ،لباسهای کار ، چرخ ماشین ها ، افسار دام ، علوفه دام  و پوست دام نیز ممکن است بعنوان منبع آلودگی عمل کنند. شیر می تواند بعنوان یک حامل مهمی در انتشار ویروس ایفای نقش نماید ، روشهای پاستوریزاسیون سریع و یکباره [7] قادر نیست که ویروس را غیر فعال کند ، همچنین روش های تبخیری تولید پودر شیر نیز از غیر فعال  سازی ویروس عاجز است . کره ، روغن کره ، کازئین و محصولات کازئینی و پنیر نیز می توانند بعنوان حامل ویروس عمل کنند . علارغم اینکه انتقال ویروس از طریق مایع منی به دام امکان پذیر است و ویروس را می توان از مایع منی دام نر مبتلا جدا نمود ، ولی  این راه  از عمده شیوه های انتشار بیماری در گله به شمار نمی رود . ویروس تب برفکی میتواند بدون هچ گونه تغییری از دستگاه گوارشی پرندگان عبو نماید از این رو پرندگان  بعنوان ناقلین بیماری مطرح بوده که قادرند بیماری را از ورای سد های طبیعی منتقل نمایند .  در برخی از همه گیری ها واکسن آبله آلوده به ویروس خود منشاء آغاز بیماری بوده است.  

 روند بیماری زائی:

با ورود ذرات آلوده به ویروس بصورت استنشاقی یا دهانی  به ناحیه حلق ، نهایتاً ویروس خود را به  ریه (اولین جایگاه تکثیر ویروسی) و نایژکهای تنفسی می رساند . ویروس تب برفکی به دلیل تمایل  پیوندی از طریق یک لوپ سطحی طویل (لوپ GH ) بر روی پروتئین VP1 ویروس به اینتیگرین های وابسطه به RGD [8] خاصی به نام گیرنده های اینتیگرین  Vβ6α (عمدتاً بر روی یاخته های پوششی)و Vβ3α(عمدتاً بر روی یاخته های اندوتلیال عروقی) وVβ1α   به این نوع یاخته ها متصل می گردد  ، علاوه بر این تمایز میل پیوندی ویروس به هرکدام از این گیرنده ها بستگی به نوع آمینو اسید های مجاور واحد RGD لوپ GH دارد.  پس از این اتصال ، پوشش پروتئینی ویروس حل شده و ویروس ژنوم خود را بداخل یاخته مورد تهاجم وارد می سازد (یاخته های پوششی نایژک های تنفسی ریه).  مدت کوتاهی پس از آغاز این عفونت RNA تک رشته ای  ویروس که قطب(سنس) مثبت است بطور موثر با  سازو کار مستقل از cap - که توسط  ریبوزوم های داخلی[9]  و در جایگاه دروازه ای[10] این اندامک ها  عملیاتی می شود - ترجمه می گردد،  فرآیند فوق همزمان است با مهار روند تولید پروتئین های داخل یاخته ای  که خود با ظهور پروتئاز های ویروسی  محقق می شود . فرآوری پروتئین های چندگانه ویروسی  با ترجمه همزمان پروتئاز های کدبندی شده ویروسی تحقق می یابد که خود منجر به تولید پروتئین های ویروسی رسیده متفاوتی می شود. یکی از پروتئین های ویروسی  تولید شده پروتئینL  می باشد  که نوعی پروتئیناز شبه پاپائینی است [11] این پروتئین با تجزیه خود بخودی از پلی پروتئین ویروسی تولید شده جداگردیده  و یکی از اجزای مجموعه پروتئینی  پیوندی cap [12] eIF-4F)) به نام p220 را  از آن جدا می سازد ، مجموعه پروتئینی پیوندی cap در شروع روند ترجمه از بخش انتهائی 5´ mRNA  بسیاری از یاخته های یوکاریوت دخیل می باشد با جدا شدن p220 از این مجموعه eIF-4F روند تولید پروتئین های میزبانی وابسطه به cap متوقف می گردد  ، در حالی که روند ترجمه  mRNA ویروسی که  سازو کاری مستقل از cap است  ادامه می یابد. RNA ویروس نیز همانند پروتئین های ویروسی با اجزای مختلف یاخته میزبان  در تداخل بوده و  بعنوان یک شاخص کلیدی در روند بیماری زائی ویروس عمل می نماید . با تولید پروتئین های ویروسی و روند همانند سازی RNA  ویروس درداخل یاخته ، شرایط تکثیر ویروسی کامل شده و تعداد زیادی ویروس جدید پدیدار می شوند . پس از این مرحله یاخته های پوششی آلوده پاره شده و ویروس در بافت زمینه ای اطراف بافت پوششی رها می گردد. 

              

 این ویروس ها یا توسط یاخته های بیگانه خوار موجود بلع گردیده و همزمان با شروع روند های تکثیر داخل یاخته ای  به غدد لنفاوی منتقل می شوند و یااینکه توسط مایع لنفی خود را به غدد لنفاوی رسانده و در آنجا موجب آلایش یاخته های لنفاوی می گردند .  نهایتاً پس از این مرحله تکثیر اولیه ویروس(ابتدا در ریه و سپس در غدد لنفاوی) ویروس های پدید آمده از طریق مجاری وابران لنفاوی خود را به جریان خون عمومی رسانده و آلایش ویروسی خونی اولیه (ویرمی اولیه) را موجب می شوند . حال ویروس های موجود در جریان خون به تمامی بخش های بدن دام پخش شده و تنها در اندامهائی که دارای گیرنده های خاص (گیرنده های اینتیگرینی) هستند به یاخته های آن ناحیه متصل شده و روند بیماری زائی را تداوم میبخشند . از این رو ویروس  تمایل جذب به بافت پوششی دهان و پا ها و تا اندازه ای به سر پستانک ها را دارد . ویروس با آلودن یاخته های پوششی در اندام های فوق ضمن تکثیر در لایه های پوششی  (خصوصاً لایه یاخته های خار دار[13] ) موجب تخریب این یاخته های شده و درنتیجه رهایش محتویات داخل یاخته ای و ویروس های تکثیر یافته  در فضای میانی  لایه های پوششی سطحی پوست ، موجبات ظهور تاول ها را فراهم می سازد . معمولاً این ضایعات تاولی پس از یک دوره نهفته 1-21 (معمولاً 3-8) روزه  ظاهر می شوند . تمایل بروز این نوع ضایعات در مخاطات دهانی  را می توان به وضعیت هیپر پلاستیکی در  بافت پوششی این بخش نسبت داد  که خود به جهت تداوم تخریش در این ناحیه است . با ترکیدن تاول های بوجود آمده محتوای آنها که مملو از ویروس است با مایعات سروزی به خارج پخش می شود .

                               

نشانه های بالینی:

نشانه های نمادین بیماری در گاو معمولاً پس از یک دوره نهفته 3 تا 4 روزه تظاهر می کنند ، ولی ممکن است این مدت زمان از 1 تا 7 روز نیز متغییر باشد . کاهش تولید شیر و بروز تب بالا (40-41 درجه سانتی گراد) زنگ هشداری برای وقوع بیماری است ، نشانه های فوق با بروز افسردگی و بی اشتهائی کامل تر شده و متعاقباً التهاب دهانی حاد و درد ناکی پدیدار می شود  . با بروز این التهاب  تب دام فروکش کرده  ، ترشحات بزاقی افزایش یافته و از دهان بصورت رشته های طویل و چسبناکی سرازیر می شود ، صدای مشخص ملچ و ملچ ناشی از حرکت جوش گونه لب ها از دیگر نشانه ای این بیماری است . تاول های کوچک و بزرگ (با ابعاد 1-2 سانتی متر) بر روی مخاطات دهانی ، بالشتک های دندانی و زبان  ظاهر می گردد . تاولهای  فوق دیواره نازک داشته ، به سادگی  پاره شده و حاوی مایع کاهی رنگی هستند  . این تاول ها در طی 24 ساعت پاره شده و یک سطح خام گونه دردناکی را  که در طی یک هفته بهبود می یابد برجای میگذارند . همزمان با بروز چنین ضایعاتی در دهان ،  تاول هائی نیز بر روی پاها خصوصاً  در شکاف بین دو سم و نوار تاجی سم  پدیدار می گردد . پار شدن این تاول های سم موجب ناراحتی شدید دام شده و لنگش را در پی دارد ، چنین دامی غالباً زمین گیر بوده و تورم بارز و دردناکی  در ناحیه نوار تاجی سم دارد . عفونت های ثانویه باکتریای در این ضایعات منجر به در گیری حاد ساختار های عمقی پا می گردد . تاول های ناشی از این بیماری ممکن است در سر پستانک ها نیز پدیدار گردند که در صورت در گیری منفذ مجرائی خروجی شیر موجب ورم پستان حاد می شوند . سقط جنین و ناباروری های متعاقب آن از دیگر پی آمد های این بیماری است . بازگشت به اخذ غذا در دام مبتلا بدنبال بهبود نسبی 2 تا3 روزه ضایعات دهانی ، صورت گرفته ولی  دوره نقاهت ممکن است تا 6 ماه نیز به درازا بکشد . گوساله های جوان بیشتر از بالغین به بیماری حساس بوده  و میزان تلافات بیشتری نیز در مقایسه با بالغین دارند بطوری که در یک همه گیری ممکن است گوساله های مرده ای بدون هیچ گونه نشانه ای مشاهده گردد .  در غالب همه گیری ها  سرعت انتشار بیماری در گله بالا است  ولی به دلیل تنوع بسیار زیاد حدت  عامل عفونی  ممکن است در تشخیص موارد میدانی بیماری دچار مشکل باشیم . بعنوان مثال گاهی بدلیل شکل بدخیم بیماری نارسائی حاد عضله قلبی بروز کرده که می تواند منجر به مرگ شود . گاهی بیماری در مجرای گوارشی موضعی شده و تظاهراتی از اسهال  یا اسهال خونی را که بیانگر یک التهاب روده ای است ، نشان می دهد .گاهی بیماری در گاوهای نر با تورم بیضه ها نمایان می گردد . همچنین در مواردی ممکن است  یک فلجی بالا رونده را نیز  مشاهده نمود .  یکی دیگر از پی آمد های بیماری تب برفکی  نشانگان مزمنی  است که بصورت  تقلای تنفسی ، کم خونی ، پرپشتی موها و عدم تحمل حرارتی که بطور عامیانه تحت عنوان نفس زدن[14] از آن یاد می شود ، تظاهر می نماید . دلیل چنین نشانگانی  احتمالاً تخریب  غدد درون ریز است .  همچنین دیابت ملیتوس نیز از پی آمد های این بیماری  در گاو است . برخی از گاوه های مبتلا ممکن است بدون  نشانه بوده و بعنوان یک ناقل بیماری در انتشار بیماری ایفای نقش نمایند .

          

 تظاهر بیماری در گوسفند ، بز و خوک ملایم بوده و بیشتر به جهت  قابلیت انتقالی آن به گاو  حائز اهمیت می باشد .  بیماری در گوسفند ندرتاً بصورت یک نشانگان معین همچنانکه در گاو مشاهده می گردد ، تظاهر می کند. عموماً بیماری در گوسفند  بصورت یک بیماری فلجی با میزان تلفات بالایی  در بره ها  که ناش از نکروز عضلات قلبی و اسکلتی است پدیدار می گردد . همچنین نشانگان حادی را نیز در بز و خوک می تواند مشاهده کرد . در خوکچه ها آلایش تجربی موجب مرگ ناگهانی بدون تظاهر هرگونه نشانه بالینی می شود، که خود ناشی ار بروز التهاب در عضله قلبی است .  در این گونه ها عمومی ترین نشانگان بیماری تظاهر ضایعات اندک و کوچکی است که بیشتر از همه جا در پا ظاهر شده و موجب لنگش شدید  در هر چهار پا می شود .

  

در گاومیش  نشانه های بالینی معمولاً پس از یک دوره نهفته 2 تا 8 روزه تظاهر می نماید ، اولین نشانه ها عبارتند از  تظاهر یک حالت گنگی در دام ، کاهش اشتها ، بروز تب ، کاهش تولید  شیر و توقف نشخوار . بدنبال این علائم  لنگش ، عدم تمایل به ایستادن ، افزایش تراوش بزاقی  و صدای ملچ و ملچ  لب ها  پدیدار می شود . ضایعات زبانی در قسمت نوک و سطح پشتی زبان عارض می شوند. تاول های بوجودآمده به راحتی پاره شده و زمانی که زبان دستمالی شود لایه پوششی آن به راحتی جدا می شود و سطحی خام و خونی رنگ برجای می گذارد. ضایعات پائی در فضای بین انگشتی و پیاز پاشنه ایجاد می شود .

        

در میان شتر سانان  لاماها و آلپاکا ها بدرجاتی به بیماری حساس هستند ، نشانه های بالینی در این گونه ها  ملایم بوده شامل تب ، بی اشتهائی ، ایجاد ضایعات بر روی کف پا  و لنگش  می باشد .

یافته های آزمایشگاهی:

اساساً برای تشخیص قطعی و تعین نژاد ویروسی دخیل و همچنین تفریق بیماری از بیماریهای چون تورم تاولی دهان و جوش تاولی جلدی [15]  بایستی مبادرت به انجام آزمایش های جامع تشخیصی کرد .بیماری را می توان با آزمونهای جاذب ایمنی متصل به آنزیم(ELISA) ، ثبوت مکمل  و جداسازی ویروس تائید نمود . برای جداساختن ویروس می توان از تلقیح به یاخته های تیروئیدی اولیه گاو ، یاخته های کلیوی اولیه خوک ،گوساله و بره ، تلقیح به  یاخته های اجدادی BHK-21  وIBRS-2  یا تلقیح به موش استفاده کرد . با استفاده آزمون های ELISA و خنثی سازی ویروسی  می توان حضور پادتن های مربوط به بیماری را در سرم تائید کرد .  با  آغاز یک همه گیری  در موارد اولیه بایستی ویروس را جداکرده و نوع آن را تعین کرد و در خصوص موارد ابتلاء بعدی تعین پادتن یا اسید نوکلوئیک را می توان  برای تشخیص بکار برد . پیش از اخذ و ارسال هر نوع نمونه ای بایستی  ابتداعاً سازمان های مربوطه در خصوص  کنترل و پیشگیری از بیماری های دامی را مطلع ساخت  و نمونه ها را بایستی به  آزمایشگاه مرجع مورد اطمینان ارسال نمود . درهنگام ارسال نمونه ها بایستی حتماً اصول حفاظتی را مراعات کرد تا از اشاعه ناخواسته بیماری ممانعت بعمل آید . از آن جهتی که تشخیص قطعی بیماریهای تاولی (خصوصاً موارد مشترک بی انسان ودام) با تکیه بر نشانه های بالینی امکان پذیر نیست لذا در هنگام نمونه برداری بایستی اصول احتیاطی و ایمنیت لازمه را بکار برد.   نمونه های قابل اخذ عبارتند از مایع تاولی ، بافت پوششی روی تاول ها ، مایع مری - حلقی، خون تام لخته نشده دام تب دار و نمونه های مدفوع و سرمی  اخذ شده از دام های مبتلا و غیر مبتلا .

یافته های کالبد گشائی :

باستثناء ضایعاتی که در دهان ، پاها و سرپستانک ها ظاهر می شود دیگر ضایعات ناشی از بیماری تب برفکی  ملایم می باشد . گسترش ضایعات فوق ممکن است در صورت وقوع عفونت های ثانویه محقق گردد. در مواردی نیز ممکن است که تاولهای  مربوطه به حلق ، مری ، پیش معده ها (خصوصاً در پرز های شکمبه) و روده ها نیز برسند. همچنین ممکن است که نای و نایژه نیز درگیر شوند . شکل کشنده بیماری در صورت درگیری عضله قلبی بصورت یک التهاب عضلانی قلبی[16] تظاهر می کند ، در چنین مواردی اگر دام زنده بماند بعلت تشکیل بافت فیبروزه در عضله قلبی  اندام فوق بزرگ شده و دارای بافتی شل خواهد بود ، در برش عرضی چنین قلبی  عضلات بصورت راه راه دیده شده که این تظاهر ناشی از  حضور بافت زرد رنگ متراکم شده ای است که در لابلای لایه های معمول عضله قلبی قرار گرفته  و اصطلاحاً چنین قلبی را  قلب ببری نامند[17].  

                                      

تشخیص تفریقی:

 تشخیص بیماری تب برفکی را تنها با تکیه بر نشانه های بالینی بیماری - خصوصاً اگر بیماری برای اولین بار در منطقه مشاهده می شود – نمی توان قطعی دانست چراکه بیماری های عدیده ای را می توان ذکر کرد که دارای نشانه های مشابهی با این بیماری هستند .

 تورم تاولی دهان در اسب ، گاو  و خوک ؛ پیتن[18] در گاو؛  التهاب دهانی ضربه ای ناشی از مصرف جیره کم کیفیت  و مواد شمیائی و سوزاننده ، ازدیاد حساسیت نوری در خوک هایی که گیاه زردک[19] مصرف کرده اند ، بیماری تاولی خوک ، جوش های تاولی جلدی  در خوکها نشانه هایی شبیه به بیماری تب برفکی دارند .  بدنبال پیشرفت بیماری تب برفکی  ضایعات تخریشی و زخم شونده ای در بخش دهانی گاو پدیدار می شوند که  مشابه آن را می توان در بیماری هایی چون  طاعون گاوی ، التهاب پردی(پاپیلی)زبان ، التهاب نائی بینی مسری گاو(IBR) ، اسهال ویروسی گاو(BVD) ، تب نزله ای بدفرجام(MCF)  و بیماری خون روی همه گیر[20]  مشاهده کرد . درگوسفند  مشابه چنین ضایعات تاخیری را می توان در بیماری زبان آبی ، اکتیمای واگیر و زخم های لب و پا  یافت .

البته  سریعترین راه تشخیص تفریقی این بیماری با استفاده از رنگ آمیزی شبنمای پادتنی یا ثبوت مکمل پادکنی در بافت پوششی تاول، ریخت شناسی ویروس ، ثبوت مکمل یا خنثی سازی پادکن ویروسی در محیط کشت بافتی یا تخم مرغ جنین دارمحقق می گردد.  ارزیابی سرولوژیکی دام های مبتلا سرعت تشخیصی کمتری در مقایسه با آزمون های فوق دارد.  اما با توجه به نشانه های بالینی خاص بیماری های فوق می توان نکات تمایزدهنده ای را به منظور تشخیص تفریقی این بیماری ها بدست آورد .  بیماری های نوع مخاطی  و طاعون گاوی  بدلیل گسترش ضایعات در مخاطات و گاهی پاها به راحتی از تب برفکی متمایز می گردند ، این ضایعات هرگز تظاهر تاولی نداشته ، بصورت تخریش های سطحی شروع شده و نهایتاً به تشکیل زخم می آنجامند.

 خلاصه موارد تمایزی را به لحاظ عفونت پذیری می توان در جدول ذیل ارائه نمود .

نوع حیوان

راه تلقیح(انتقال)

تب برفکی

تورم تاولی دهان

جوش.های.تاولی.جلدی

بیماری.تاولی.خوک

زبان آبی

گاو

عفونت طبیعی

+

+

-

-

+(ندرتاً)

خوک

عفونت طبیعی

+

+

+

+

-

گوسفن و بز

عفونت طبیعی

+

±

-

-

+

اسب

عفونت طبیعی

-

+

-

-

-

گاو

داخل.جلدی.در زبان،لثه و لب ها

+

+

-

-

 

گاو

داخل عضلانی

+

-

-

-

+

خوک

داخل جلدی در نوک بینی و لبها

+

+

+

+

 

خوک

داخل وریدی

+

+

+

+

 

خوک

داخل عضلانی

+

-

-

+

 

گوسفند و بز

راه های مختلف

+

+

-

(+)(بدون.ضایعه)

+

اسب

داخل.جلدی.در.زبان

-

+

+(برخی.نژادهای.ویروسی)

-

 

اسب

داخل عضلانی

 

 

+(برخی.نژادهای.ویروسی)

-

 

خوکچه هندی

داخل جلدی در بالشتک پائی

+

+

-

-

-

موش

داخل جلدی در بالشتک پائی

+

+

-

+

+(همچنین.در.همستر)

طیور(جوجه بالغ)

داخل جلدی در زبان

+

+

-

-

 

 

جنبه های بهداشت عمومی:

امکان ابتلای انسان به بیماری تب برفکی وجود دارد ولی رخداد فوق ندرتاً دیده می شود . در مواردی این ابتلا در نتیجه تماس اتفاقی  پرسنل آزمایشگاهی با عامل بیماری است . از آن جهتی که ویروس این بیماری در شرایط اسیدی غیر فعال است امکان ابتلای توسط گوشت آلوده ممکن نیست مگر اینکه از طریق مخاطات دهانی این امر محقق گردد. اختلالات ناشی از این بیماری در انسان عبارتند از کسالت و رخوت ، تب ، استفراغ ، ضایعات زخمی شونده قرمز رنگ (خال های  تخریب یافته با سطح سائیده شده) در بافت دهانی  و گاهی ضایعات تاولی ( تاول های به هم پیوسته کوچک) در پوست . در سال 1884 گزارشی مبنی بر مرگ دو کودک در اثر بیماری تب برفکی که در اثر مصرف شیر آلوده مبتلا شده بودند وجود دارد .

درمان بیماری:

درمانی اختصاصی برای این نوع عفونت نمی توان عنوان کرد  ولی استفاده از ترکیبات مسکن می تواند به ایجاد آرامش در دام کمک نماید .درمان با ترکیبات ضد عفونی کننده ملایم  و مرهم های محافظتی  در نواحی ملتهب  جهت ممانعت از بروز عفونت های ثانویه همواره توصیه می شود . استفاده از ترکیب Flunixin meglunine پاسخ علامت درمانی خوبی را در بر دارد. بکار گیری ترکیبات آنتی فلوژستیک و تجزیه کننده بافتهای التهابی همچون Tarantula Cubensis(با نام تجاری Theranekron) که روند التیام زخم را تسریع می کند قادر است به بهبودی ضایعات ناشی از این بیماری نیز کمک نماید.

کنترل و پیشگیری:

عوامل متعددی در اعمال یک برنامه کنترل و پیشگری  موثر مطرح می باشند  ولی اساس تمامی برنامه های قابل اجرای مبتنی بر دو راه کار اصلی است 1) ریشه کنی ؛  2) مایه کوبی  و یا ترکیبی از هر دو. در تحت شرایطی که بیماری در منطقه ای به صورت بومی  در آمده است ، برنامه های ریشه کنی  بندرت قابلیت اجرائی دارند . در مناطقی که بیماری با یک همه گیری ناگهانی تظاهر نموده  ، حذف کشتارگاهی مبتلایان و اعمال مراقبت و پایش در مورد دامهای در معرض تماس اصلی ترین گزینه کنترلی خواهد بود .

کنترل مبنتی بر ریشه کنی:

موفقیت در این راه کار منوط بر اجرای کامل و درست آن می باشد . پس از تشخیص قطعی بیماری بایستی به سرعت تمامی  دامهای زوج سمی (حساس به بیماری) آن گله  حذف شده و تمامی لاشه های دامی سوزانده یا دفن شوند . هیچ گونه بازیافتی  از گوشت های  آلوده بعمل نیامده و شیر مبتلایان بعنوان منبع آلودگی درنظر گرفته شود . اشیای سخت و بیجان در حوزه دامداری بایستی پس از یک ضدعفونی قوی و موثر مورد استفاده قرار گیرند ، این اشیای عبارتند از لباس های کار دامداری، ارابه های حمل و نقل و ماشین های دامداری . بستر ، غذای ، ظروف غذاخوری، محصولات حیوانی  و دیگر مواردی که به درستی قابل ضدعفونی نسیتند بایستی سوزانده شوند . حصار و محوطه دامدای بایستی پاکسازی و ضدعفونی گردد به این منظور می توان از ئیدرواکسید سدیم 1-2 درصد یا فرمالین  یا کربنات سدیم 4 درصد استفاده کرد. ترکیبات اسیدی و قلیائی به خوبی ویروس بیماری را غیرفعال کرده و ازطرفی  این تاثیر در حضور ترکیبات پاک کننده به مقدار زیادی افزایش می باید  بایستی توجه داشت حضور مواد آلی در سطوح مورد ضدعفونی می تواند موجب تغییر PH شود که از این رو بایستی اقدام به تثبیت آن نمود . پس از نابود کردن منابع آلودگی در یک دامداری آلوده  پروش دامجدد دام در آن بایستی 6 ماه به تعویق افتد و قبل از ورود دام به دامداری ابتدا اقدام به نگهداری چند مورد دام حساس سالم نموده و بعد از تائید عدم ابتلاء به بیماری  اجازه پروش در دامداری صادر گردد . رفت و آمد به دامداری های درگیر باید محدود شده و کار کنان دامداری از لباس های ضد آبی که به راحتی ضدعفونی می گردند  استفاده نمایند  و در صورت استفاده از دیگر انواع لباس ها بایستی آنها را جوشاند. از آن جهتی که بیماری انتشار پر سرعتی دارد  اعمال قرنطینه در تمامی دامداری های مجاور تا شعاع 16 تا 24 کیلومتر  از کانون همه گیری باید عملی شود . تمامی نقل و انتقالات دامی متوقف گردیده و تردد ماشین ها و افراد به دامداری به کمترین حد خود برسد .  اصولا برنامه های ریشه کنی زمانی مطلوب می باشد که میزان وقوع بیماری  اندک است ، از طرفی نیز این راهکار کنترلی خسارات اقصادی هنگفتی را در پی دارد که  در مواقعی بدلیل اقتصادی قابل اجرای نیست ، لذا عملی ترین و استاندارد ترین راه این است که با ایجاد یک حاشیه  مایه کوبی درپیرامون حوزه همه گیری  آن را محصور و امکان انتشار را  سد کرد  آنگاه با فروکش نمودن بیماری در داخل منطق محصور شده اقدام به ریشه کنی در کانون های فعال و پرتنش نمود .

کنترل مبتنی بر مایه کوبی:

انجام مایه کوبی بر علیه بیماری یکی از راهای حیاتی در جهت مبارزه با آن در بسیاری از کشور هائی است که میزان آلودگی بالائی دارند و اساساً برنامه های مایه کوبی بسته به هر منطقه  الگوی اجرایی خاص به خود را دارد . بعنوام مثال در کشور های اروپائی  مایه کوبی هر ساله یکبار در دام های بالغ اجرای شده و برای  گوساله هائی که به سن 4 ماهگی رسیده اند  هر 6 ماه اعمال می گردد  ، در آمریکای جنوبی این برنامه هر 4 ماه یکبار برای تمامی گاو ها اعمال می شود . در مورد گوساله هائی که از دام های  غیر واکسینه بدست آمده اند توصیه می شود که مایه کوبی نخست در 4 ماهگی و بعد مجدداً در 8 ماهگی انجام شود  ولی برای گوساله هائی که از مادران واکسینه شده حاصل آمده اند نخستین مایه کوبی در 6 ماهگی  و تکرار آن در 10 ماهگی اعمال گردد . توجه ویژه در این شیوه مایه کوبی برای گوساله ها بعلت اجتناب از انجام مایه کوبی در گوساله هائی است که دارای ایمنیت اکتسابی ناشی از در یافت پادتن های آغوز هستند  .بایستی به این نکته اشاره نمود که گوساله های فاقد پادتن های مادری پس از سن یک هفتگی قادرند همانند گاو های بالغ  پاسخ ایمنی خوبی را در مقابل واکسن  داشته باشند . ایمنیت حاصل از مایه کوبی 7 تا 20 روز پس از تزریق واکسن فراهم می آید و این تنوع  فاصله زمانی در حصول ایمنیت ناشی از تفاوت در قابلیت پادگنی واکسن بکار رفته است . معمولاً مایه کوبی در مورد گوسفندان و خوک های منطقه اعمال نمی شود مگر اینکه یک همه گیری در جمعیت خوکی و گوسفندی منطقه  رخداده باشد .

 در مناطقی که بیماری بصورت بومی است  یا خطر ورود بیماری بسیار است، انجام مایه کوبی بصورت عمومی توصیه می شود. در صورت بروز یک همه گیری یک مایه کوبی حمایتی  با استفاده از گروه های سرومی مطرح  به میزان زیادی در افزایش مقاومت جمعیت دامی تحت  خطر نسبت به بیماری کمک خواهد کرد .  

 عموماً از واکسن کشته  سه بنیانی[21] (شامل نژادهای O,A,C  ) استفاده می شود ، ولی از آن جهتی که میزان وقوع تحت نژاد های غیر مشابه رو به افزایش است  همواره سعی بر این است که واکسن را از ویروس هائی که از کانون آلودگی جداشده تهیه نمایند . معمولاً ویروس را از بافت زبان آلوده ، کشت بافتی بافت پوششی زبان گاو  یا دیگر کشت های بافتی  تهیه می نمایند . BHK [22] یک محیط کشت ویروسی مطلوب  به این منظور می باشد . پس از تهیه این ویروس در مقادری کافی با استفاده از ترکیباتی چون فرمالین یا استیل اتیلن آمین واکسن کشته بدست می آید . عموماً ایمنیت حاصل از بکار گیری این واکسن  6 تا 8 ماه دوام خواهد داشت و در حالت کلی واکسنی که از نژاد های طبیعی ( بافت های زنده  در مقایسه با کشت بافت) تهیه  می گردد  دوره ایمنیت طولانی تری دارد .

بدلیل دوره ایمنیت کوتاه حاصل از کاربرد واکسن کشته  بیشتر تلاش در جهت تولید واکسن های زنده تخفیف حدت یافته ،  متمرکز می باشد . بکار گیری این نوع واکسن ها در افریقای جنوبی نقش مهمی را در ریشه کنی بیماری داشته است و اصولاً در مناطقی که استفاده از واکمسن کشته  به مهار بیماری کمک نمی کند بکار گیری این نوع واکسن تخفیف حدت یافته توصیه می گردد . البته اگر یک برنامه مایه کوبی منظم  در جهت کاهش میزان وقوع بیماری موثر نباشد بایستی کیفیت واکسن مورد استفاده مورد ارزیابی قرار گیرد. امروزه با استفاده از فنآوری مهندسی ژنیتیکی  باتغییر در آمینو اسید های جایگاه اتصالی سطح ویروسی به  گیرنده های سطحی  یاخته های هدف  ویروسی را ایجاد می کنند که ویژگی های پادگنی ویروسی را داشته ولی قادر نیست که به یاخته های هدف میزبان متصل شده و روند بیماری زائی را آغاز نماید ، لذا بعنوان یک ویروس کاملاً ایمن جهت تهیه واکسن کاربرد مطلوبی دارد . یا اینکه در یک الگوی متفاوت ویروسی را تولید می کنند که فاقد ناحیه رمز گذاری شده جهت تولید L پروتئین بر روی ژنوم ویروس است ، نتیجه تغییر فوق عدم تولید  این پروتیئن (L)  است که  خود سبب ناتوانی  ویروس  در روند بیماری زائی  است بطوری که در داخل یاخته  تولید پروتئین های یاخته مورد تهاجم توسط ویروس متوقف نمی شود ، نتیجه کلی این رخداد عدم توانائی ویروس در تکثیر داخل یاخته ای و مهار تخریب  یاخته هدف است . پس ویروسی ایجاد شده که قابلیت پادگنی دارد ولی قابلیت بیماری زائی ندارد .امروزه نسل  دیگری از واکسن ها که واکسن های DNA هستند  مورد توجه قرار گرفته اند در این شیوه با قرار دادن  ژن رمز کننده VP1 ویروس بر روی یک پلاسمیدی  و تزریق آن به میزبان حساس  می توان پاسخ های ایمنی سلولی و هومورال  را ایجاد کرد .

ظرفیت انتشاری  بالای بیماری و توانائی تغییر پادگنی ویروس  بیماری را بصورت یک خطر جدی  در گاوهای گوشتی وشیری مبدل کرده است . به جهت نبود یک حفاظت دو جانبه در مقابل تمامی گروه های سرمی ویروسی کنترل بیماری از طریق مایه کوبی امری مشکل بوده و حذف بیماری از این طریق غیر ممکن است . اخیراً  وقوع  همه گیری های  گسترده  فوریت توجه به راهکار های  ضد ویروسی را جهت پیشگیری از همه گیری های گسترده تر ضروری می سازد . یکی از این راه کارها بکار گیری از  RNA های تداخلی کوچک [23] است . مبنای این روش فرآیند تداخلی RNA  است که یک روند خاموش گر ژنی  پس نسخه بردای  مختص توالی ژنی است  که بواسطه RNA  های کوچک مداخله گر 21 تا 23 نوکلئوتیدی  مشابه  با ژن هدف ،  برانگیخته  شده و موجب  مهار ویروسی دریاخته های آلوده می گردد . ترریق این RNA  های کوچک به محیط کشت ویروسی یا موشهائی که آلوده به ویروس تب برفکی بوده اند موجب توقف تکثیر ویروس شده .



[1]  positive-sense

[2] Picornaviridae

[3]   Aphthovirus

[4] Strains

[5] Biotypical

[6] Crossimmunity

[7]  Flash pasteurization

[8]  arginine-glycine-aspartic acid

[9] ( internal ribosome entry site element (IRES

[10]  entry site element

[11] papain-like proteinase

[12]  cap-binding protein complex

[13]  Stratum spinosum

[14] Panting

[15]  Vesicular exanthema

[16]  Myocarditis

[17]  tiger heart

[18]  Foot rot

[19] Parsnips

[20] Epizootic hemorrhagic disease

[21] Trivalent

[22] Baby hamster kidney

[23]  small interfering RNA (siRNA)

گزارش تخلف
بعدی